از حصار تا عروج
ببخش!زن !چه کشیدی ز دست مرد ببخش
هزار درد کشیدی بیا و درد ببخش
تن لطیف تو از دست این جهان کثیف
تپید در قفس از گریه های سرد ببخش
رسید قصه ی عصیان تو به عرش خدا
حوای خوب و زلیخای دلنورد ببخش
شدی الهه ی خورشید وماه و مظهر عشق
بشر برای تو گر سجده ای نکرد ببخش
هزار بار شنیدم ، بهشت و خلد برین
برای هرقدمت داد و ظلم کرد ببخش
ترا به مادر عیسی به جان پیغمبر
قسم ز هرچه ترا کرد رنگ زرد ببخش
ترا حصار کشیدند و سنگ و دار زدند
بنام دین خدا و گناه مرد ببخش
تویی که مادر مردی و نورخانه ی او
ترا که پیکر مردی وحس نکرد ببخش
تو باز همسر اویی برای شعر وغزل
فقط برای شب وصل و روز درد ببخش
نسیم عشق تو می آید زمین خدا
ازین جنایت دیوان در نبرد ببخش
دلت شکست ، سرت موج خیز آزادیست
بکش صدای خود از فرد تا به فرد ببخش
علی فایز
١٥ دسامبر ٢٠١٣
پاریس فرانسه